شیطان ازجنس جن است واز آتش خلق شده است و قبل از اینکه از بهشت رانده شود خدا را بسیار عبادت می کرد به همین دلیل عزازیل نام گرفت حضرت علی (ع)فرمودند :شیطان هفتاد هزار سال خدا را عبادت کرد و فقط یک نماز دو رکعتی او چهار هزار سال طول کشید. وقتی خدا انسان را از خاک آفرید و در آن روح دمید به تمام ملائکه دستور داد که بر آدم سجده کنند و همه سجده کردندبه غیر از ابلیس شیطان به خدا گفت : من هفتاد هزار سال تو را عبادت کرده ام و خودت فرموده ای هر کس من را عبادت کند عبادتش را بی نتیجه نمی گذارم و عوضش را به او میدهم خداوند فرمودند:هر چه میخواهی در دنیا به تو عطا میکنم شیطان گفت
اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم و خداوند فرمودند تا آن روز تو را مهلت می دهم
دوم اینکه در مقابل هر یک از فرزندان آدم دو فرزند به من عطا کنی که برای هر یک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم تا آنها را به گمراهی بکشانند .خداوند باز هم قبول کرد
سوم اینکه از تو میخواهم مرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی که از هر جای بدن بتوانم او را به معصیت بکشانم.
چهارم اینکه می خواهم اولاد آدم ما را نبیند ولی ما آنها را ببینیم
پنجم اینکه می خواهم به من قدرتی دهی که به هر شکلی که میخوام در آیم و هر کجا که می خواهم بروم
ششم اینکه می خواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم (یعنی حتی وقتی حضرت ملک الموت برای قبض روح به سراغ انسان می اید شیطان هم حاضر می شود وهنگامی که انسان در حال جان کندن است خیلی تشنه می شود و در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب می اید و می گوید اگر بر من سجده کنی و کافر شوی این آب را به تو میدهم وقتی نا امید می شود شیطان آب را می ریزد و می گوید من از تو بیزارم و میرود
هفتم اینکه از تو میخوام که مرا بر سینه اولاد آدم مسلط گردانی تا اورا وسوسه کنم خداوند در پایان می فرماید تمام خواسته هایت را بر آورده می کنم ولی هر کس پیرو تو باشد او را به جهنم میفرستم و بعد شیطان می گوید ای خدا به عزت وجلالت قسم که همه انسانها را گمراه میکنم مگر عده معدودی که بنده خاص تو هستند سپس گفت : حالا مرا بیرون میکنی جایی برای زندگی کردنم معین کن خداوند فرمودند تو را در حمام ها و هر جا که محل رفت وآمد مردم است قرر دادم شیطان گفت غذای من چه باشد؟خداوند فرمودند سر هر سفره ای که نام من (بسم ا... الرحمن الرحیم )برده نشود بنشین با آنها همچون حیوان گرسنه هستند غذا بخور حضرت امام باقر (ع) می فرماید اگر اول غذا یادتان رفت (بسم ا... الرحمن الرحیم ) بگویید آخر غذا بگویید تا شیطان هر چه خورده بر گرداند بعد شیطان گفت که من احتیاج به آب دارم خداوند فرمودند :آب تو شراب و هر چیز مست کننده باشد بعد گفت برای من کتابی قرار بده خداوند فرمودند کتاب تو وشم (خالکوبی ها کتابهای سحر و جادو) اولین کسی که سحر وجادو را به انسان آموخت شیطان بود
بعد شیطان گفت برای من حدیثی قرار بده خداوند فرمودند حدیث تو دروغ است بعد گفت برای من دام وسیله شکار قرار بده خداوند فرمودند : زنان را وسیله صید و بدام انداختن مردم قرار دادم ...
روزی حضرت محمد (ص)شیطان را حاضر در مسجد الحرام دید پیش او رفت و به او فرمودند ای ملعون چرا ناراحتی؟ شیطان گفت می کنم ولی هر کس پیرو تو باشد او را به جهنم میفرستم و بعد شیطان می گوید ای خدا به عزت وجلالت قسم که همه انسانها را گمراه میکنم مگر عده معدودی که بنده خاص تو هستند سپس گفت : حالا مرا بیرون میکنی جایی برای زندگی کردنم معین کن خداوند فرمودند تو را در حمام ها و هر جا که محل رفت وآمد مردم است قرر دادم شیطان گفت غذای من چه باشد؟خداوند فرمودند سر هر سفره ای که نام من (بسم ا... الرحمن الرحیم )برده نشود بنشین با آنها همچون حیوان گرسنه هستند غذا بخور حضرت امام باقر (ع) می فرماید اگر اول غذا یادتان رفت (بسم ا... الرحمن الرحیم ) بگویید آخر غذا بگویید تا شیطان هر چه خورده بر گرداند بعد شیطان گفت که من احتیاج به آب دارم خداوند فرمودند :آب تو شراب و هر چیز مست کننده باشد بعد گفت برای من کتابی قرار بده خداوند فرمودند کتاب تو وشم (خالکوبی ها کتابهای سحر و جادو) اولین کسی که سحر وجادو را به انسان آموخت شیطان بود
بعد شیطان گفت برای من حدیثی قرار بده خداوند فرمودند حدیث تو دروغ است بعد گفت برای من دام وسیله شکار قرار بده خداوند فرمودند : زنان را وسیله صید و بدام انداختن مردم قرار دادم ...
روزی حضرت محمد (ص)شیطان را حاضر در مسجد الحرام دید پیش او رفت و به او فرمودند ای ملعون چرا ناراحتی؟ شیطان گفت
از دست امت تو ناراحتم حضرت فرمودند :از دست امتم چرا ناراحتی؟شیطان گفت امت تو خصوصیاتی دارند که امت های دیگر ندارند .
اول اینکه وقتی به هم میرسند سلام می کنند که سلام اسم خداست و من از این اسم میترسم.
دوم اینکه وقتی همدیگر را می بینند به یکدیگر دست می دهند وتا دست هایشان از هم در نیامده گناهانشان بخشیده میشود
سوم این که وقتی میخواهند غذا بخورند (بسم ا... الرحمن الرحیم ) می گویند و من دیگر نمی توانم غذا بخورم و گرسنه می مانم
چهارم اینکه بعد از غذا خوردن (الحمد لله ) می گویند
پنجم اینکه وقتی که اسم تو می آید بلند بلند صلوات ختم می کنند و آنقدر ثواب آن زیاد است که من فرار می کنم
ششم اینکه وقتی میخواهند کاری بکنند (انشاا..) می گویند و من دیگر نمی توانم در آن کار دخالت کنم و آنها را بر هم بزنم
هفتم آنکه صدقه میدهند و وقتی صدقه می دهند هم گناهانشان آمرزیده می شود وهم هفتاد نوع بلا را از خود دور می کنند و به همین دلیل حضرت نبی اکرم فرمودند :وقتی انسان دستش را در جیبش میکند تا صدقه بدهد هفتاد شیطان دست او را میگیرند تا او را منصرف نمایند
هشتم آنان که قران میخوانند و در خانه ای که قرآن خوانده میشود دیگر جایی برای من نمی ماند چون در ان خانه ملائکه رفت وآمد می کنند
نهم آنکه مرا زیاد لعنت میکنند و با هر لعنت یک زخم بر بدنم می افتد و تا زمانی که آن شخص را به گمراهی نکشانم آن زخم خوب نمیشود
دهم آنکه هنگامی که گناه می کنند سریع توبه می کنند و زحمات مرا هدر می دهند
یازدهم اینکه عطسه می کنند الحمدلله میگویند حضرت فرمودند عطسه از طرف خداوند و خمیازه از طرف شیطان است و وهر وقتی عطسه میکنید الحمدلله بگویید وقتی انسان نماز میخواند شیطان از او دور می شود به خصوص اگر سجده نماز طولانی باشد شیطان از روی ناراحتی فریاد میکشد .حضرت امام صادق (ع)فرمودند :هر کس نماز نخواند از شیطان پست تر است . چون شیطان یک خطا کر د و ان اینکه بر آدم سجده نکرد و لی انسان اگر نماز نخواند برای خدا سجده نمی کند .
حضرت محمد (ص) فرمودند مجوز عبور از پل صراط نماز است و فرمودند:اگر نماز مومن قبول شود بقیه اعمال او نیز قبول در گاه الهی می باشد در نماز ها نماز صبح خیلی سفارش شده است و دلیل ان این است که در هنگام شب فرشتگان شب پیش انسان هستند و اعمال شب را می نویسند و هنگامی که اذان صبح می دهند پس اگر نماز صبح را بخوانیم در دو پرونده ثبت می شود و آخرین عمل که همین نماز صبح است را فرشتگان می نویسند و اولین چیزی که در پرونده صبح ثبت می شود همان نماز صبح است و همچنین امام صادق (ع)منقول است که از صفات مومن این است بسم ا... الرحمن الرحیم را در نماز بلند بگوید و هر کس بعد از تکبیر نماز قبل از شروع حمد اعوذ با... من الشیطان رجیم را بگوید به اندازه هر مویی که در بدن اوست هزار حسنه برای او می نویسند و حضرت پیامبر(ص) فرمودند :هر کس بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا (س){34مرتبه ا... اکبر 33 مرتبه الحمد ا...و 33 مرتبه سبحان ا..)بگوید به خصوص اگر با انگشتان بشمارد همان دستهایش او را در قیامت شفاعت می کنند.
در نحوه مرگ یزید چند روایت متفاوت وجود دارد:
روایت اول - سیدبن طاووس در لهوف می گوید:
یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام میکنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر میبرد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند.یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب میکشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد.
یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر من را احترام میکنی! آن اعرابی گفت ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی(علیهماالسلام) هستی ای دشمن خدا و رسول خدا.اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت که بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت میگرفت و یزید را بر زمین میکشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.
روایت دوم - شیخ صدوق میفرماید: یزید شب با حال مستی خوابید و صبح مرده او را یافتند در حالی که بدن او تغییر کرده،مثل آنکه قیر مالیده باشند.بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند.
روایت سوم - هبی از محمد بن احمد بن مسمع نقل میکند که گفت: یزید مست کرد و بلند شد که بر قصد. اما با سر بر زمین خورد که سرش شکافت و مغزش آشکار شد.
بلاذری در انساب الاشراف مینویسد: پیری از شامیان به من گفت: علت مرگ یزید این بود که او در حالت مستی بوزینه اش را بر الاغ سوار کرد. سپس به دنبال او آن گونه دوید که گردنش شکست، یا چیزی در درونش [ احتمالا زهره اش] پاره گردید.
روایت چهارم - در "الکامل فی التاریخ" آمده است : یزید بن معاویه در پانزدهم ربیع الاول سال 64 قمری در اطراف دمشق به علت برخورد پارهسنگی که از منجنیقی پرتاب شدهبود و به یک طرف صورت وی برخورد کرده بود به بیماریای مبتلا شد و این بیماری مرگ وی را به همراه داشت. پس از آن، وی در قبرستان باب الصغیر که در حوالی همان شهر است دفن گردید.
بر قاتلان سید الشهداءالی یوم القیامه لعنت
آمین یا رب العالمین
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والصلاه والسلام علی سید الانام العبد الموید الرسول المسدد حبیب اله الاحمد ابوالقاسم مصطفی محمد صل الله الله علیه واله وسلم
السلام علیک یا ابا عبد الله السلام وعلیک یابن الرسول الله السلام علیک یابن امیر المومنین و ابن سید الوصیین السلام علیک یابن فاطمه الزهرا سیده النساء العالمین
شد نمایان هلال ماه ماتم ماه خون ماه غم ماه محرم
اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره ،مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام
اللهم العن قتله الحسین علیه السلام
نبی الرحمه سید المرسیلین فرمودند حسین منی و انا من حسین یک جمله و یک دنیا معنا
تحلیل این حدیث شریف نبوی زیر بنا وفنداسیون بنای معرفتی ما خواهد بود حسین منی یعنی حسین از من است این از بعد مادی و فرشی یعنی حسین فرزند دختر من است ابتدا خداوند دختری مثل فاطمه زهرا خیل کثیر کوثر را هدیه به نبی مکرم و از ثمره انا اعطیناک الکوثر در سال سوم و یا چهارم هجری در مدینه
حسین را روشنی بخش چشمان خاندان نبوت قرار داد واین گونه حسین از بعد جسمانی ازپیامبر است و از بعد معنوی و ملکوتی نیزبه حسین هر چه داده شد از طریق منبع فیض رسول مکرم اسلام بوده است
پس خلاصه کلام این است که حسین منی یعنی حسین از من است معنا و مفهوم تا حدودی معین ومشخص گردید
و اما بعد انا من حسین ومن از حسین هستم نکته ومعنا ومفهوم این کلام نشانه دهنده قیام خامس آل عبا
ابی عبد الله در عصر تاسوعا بیان فرمودند انی احب الصلاه وتلاوه الکتاب
نماز و قران
در بین پول های کاغذی مانند ریال دلار دینار یورو دارای یک تکه نخ هستند که اگر اون نخ نباشه اون پول با تمام قدرت مالیش هیچ ارزشی نداره و بی ارزش و یک تکه کاغذ است و اسلام بدون نمار یعنی هیچ نمازی که در قران انقدر درباره ان وصف و سفارش شده که ساعتها را می توان درباره ان بحث نمود
خداوند زمانی که وعده خیل کثیر را به حضرت خاتم المرسلین داد فرمود فصل نماز بخوان خداوند وقتی میخواهد به انسان وعده یاد بدهد می فرماید اقم الصلاه لذکری نمار را برای یاد من بخوان
وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى لِلذَّاکِرینَ (114)
أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً (78)
إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری (14)
اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ (45)
یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (17)
و در دو طرف روز [=اول و آخر آن] و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار، زیرا خوبیها بدیها را از میان مىبرد. این براى پندگیرندگان، پندى است.
نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکى شب برپادار، و [نیز] نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است.
منم، من، خدایى که جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار.
آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده است بخوان، و نماز را برپا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند بازمىدارد، و قطعاً یاد خدا بالاتر است، و خدا مىداند چه مىکنید.
اى پسرک من، نماز را برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند باز دار، و بر آسیبى که بر تو وارد آمده است شکیبا باش. این [حاکى] از عزم [و اراده تو در] امور است
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین وصلوه والسلام علی خیر خلقه محمد واله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین سیما الامام ابا الحسن الثالث علی ابن محمد الهادی علیه و علی ابائه السلام در نیمه ماه ذی حجه هستیم ودر چنین روزی در سال 212 هجری قمری در خاندان نور فرزندی چشم به عرصه گیتی باز نمود که پدر گرامیش امام جواد علیه السلا م وی را علی نام نهاد و دامن پاک و مقدس سمانه مغربیه به نور امام علی النقی نور باران ومزّین گردید .
امام علی النقی علیه السلام دارای القاب بسیاری است که میتوان به نجیب ، هادی ، نقی ، عالم وفقیه امین موتمن طیب اشاره داشت
در سال 220 هجری در حالی که امام هادی 8 ساله بودند با شهادت پدر بزرگوارشان امام جواد ابن الرضا علیه السلام رسما هدایت امت اسلام را عهده دار شدند و حدودا مدت 34 سال یعنی تا سال 254سکان دار ومشعل دار اسلام بودند و در طوفان های عظیم عباسی این قوم را هدایت ورهبری نمودند
امام علی النقی را ابوالحسن ثالث هم گفته اند چرا که اما علی ابن ابی طاالب را ابوالحسن وحضرت امام رضا علیهالسلام را ابوالحسن الثّانی و گاهی هم مکان ثالث ماضی یا هادی یا عسکری ذکر میکنند؛ چون سرّ من رأی را برای لشکر بنا کردند، آن را عسکر میگفتند؛ و امام علی نقی و امام حسن را به سبب سکنای آن بلده، عسکری مینامیدند
عاشقی که امام زمان را درعرفات ملاقات کرد |
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لبیک،در یکی از این سالها که عهده دار پذیرایی جمعی از حجاج هم بودم، شب هشتم ماه ذیحجه با جمیع وسائل به صحرای عرفات رفتم تا بتوانم قبل از آنکه حجاج به عرفات بیایند، برای زواری که با من بودند جای بهتری تهیه کنم. تقریبا عصر روز هفتم بارها را پیاده کردم و در یکی از آن چادرهایی که برای ما مهیا شده بود، مستقر شدم. ضمنا متوجه شدم که غیر از من هنوز کسی به عرفات نیامده است. در آن هنگام یکی از شرطه هایی که برای محافظت چادرها در آنجا بود، نزد من آمد و گفت: تو چرا امشب این همه وسائل را به اینجا آورده ای؟ مگر نمی دانی ممکن است سارقان در این بیابان بیایند و وسائلت را ببرند؟ به هر حال حالا که آمده ای، باید تا صبح بیدار بمانی و خودت از اموالت محافظت بکنی. گفتم: مانعی ندارد، بیدار می مانم و خودم از اموالم محافظت می کنم.
آن شب در آنجا مشغول عبادت و مناجات با خدا بودم و تا صبح بیدار ماندم تا آن که نیمه های شب دیدم سید بزرگواری که شال سبز به سر دارد، .......
در مورد دلیل نامگذاری احمدبن موسی،به شاهچراغ گفته شده است که:
تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن،خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود،روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان،مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد،بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم،هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید.امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند.درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند.اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود:اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می روم تا از موضوع آگاه شوم.چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن .چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: « شاه! چراغ».
امیر بیدار شد و ناگهانی از خواب پریده و چشمش را متوجه سمتی نمود که پیرزن چراغ را به او نشان می داد و چون علنا و آشکارا چشمش نور چراغ را دید در شگفتی عجیب بماند و چون رو به سمت چراغ بر بالای تل برآمد اثری از چراغ ندید و چون به پایین آمد باز نور چراغ با روشنایی زیاد خود نمایی می کرد،خلاصه اینکه امیر شخصی را جهت کاوش در آن منطقه مامور می کند و..... مقبره فرزند ارشد موسی بن جعفر(ع) حضرت شاهچراغ پیدا می گردد و به دستور امیر بر بالای آن جایگاهی ساخته می شود که تا امروز زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت می باشد
السلام علیک یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ
عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینااِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ
حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
اى ابا جعفر اى محمّد بن على اى تقى جواد،اى فرزند فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،
اى آقا و مولاى ما، به تو روى آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوى خدا به تو توسّل جستیم،
و تو را پیش روى حاجاتمان نهادیم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت کن
دوران امامت
دوران کودکی امام جواد علیه السلام از دوران شیرخوارگی تا زمانی که در سن هفت سالگی به امامت رسید، با حوادث گوناگون آمیخته است.
باشهادتامام رضا علیه السلام و به امامت رسیدن امام جواد در سن کودکی، یکی از موضوعاتی که حتی برخی از یاران امام هشتم را دچار شک و تردید کرد، کم سن و سالی امام جوادجهت مقام امامت بود. به همین دلیل در مواردی امام رضا علیه السلام و در موارد دیگری، خود امام جواد به تبیین آن پرداختند و به شبههها پاسخ گفتند.
گر چه امام جواد علیه السلام نسبت به سایر امامان در سن بسیارکمی به امامت رسید، اما دوران هفده سالهی امامت او، دورانی نسبتاً طولانی و پر حادثه است.
جایگاه امام نزد خدا
امام جواد علیه السلام به دلیل قابلیت و لیاقت وبهرهمندی از موهبت الهی از جایگاهی رفیعدر پیشگاه خداوند، پیامبر اکرم، پدر بزرگوارش و تمام کسانی که بهرهای ازشناخت امام دارند برخوردار است.
اگر چه دشمنان دین و حاکمان معاصر امامان معصوم علیهم السلام همواره در مقام توطئه و سرکوب و تحقیر آنان بوده اند، اما حقانیت وصداقت و نورانیت امامان شیعه پیوسته نقشههایدشمنان را خنثی و بیتأثیر میساخته است و در برخی موارد، حتی دشمنان تحت تاثیروجود پر برکت آنان قرار میگرفتهاند.
ازدواج
امام جواد علیه السلام نیز با هوشمندی و درایت مخصوصبهخود،در برخورد با حاکم ستمگر عباسی، مامون، که قاتل پدرش امام رضا علیه السلام بود به گونهای عمل نمود که مامون نیز افتخار خویش را درانتخاب او برای ازدواج با دخترش ((ام فضل (لبابه)|ام فضل ))میدید.
در دوران زندگی مشترک امام جواد علیه السلامبا ام فضل (تا هنگام شهادت) حوادث گوناگونی اتفاقافتاده است.
دوران امامت تا شهادت
همسر دیگر امام جواد علیه السلام، سمانه مغربیه نام دارد که مادر امام هادی علیه السلاماست.
امام جواد علیه السلام همچون امامان دیگر بابهرهمندی از علومو معارف ناب توحیدی و دریافت حقایق از عوالم بالا در صحنههای مختلف، گوشههایی از اقیانوس نامتناهی علم و حکمت خویش را در زندگی سراسر رحمت خویش به نمایش گذاشته است.
دفتر زندگی امام همانند سایر ائمه معصوم علیهم السلام آکنده است ازبرگهایی زرین از مکارم اخلاق، مناقب و معجزات، استجابت دعاها، ارتباط متواضعانه، صمیمانه و هم دردیبا اصحاب و یاراناست.
زندگی پربرکت امام جواد با نقشه معتصم،حاکم ستمگر عباسی، و دخالت مستقیم ام فضل همسر آن حضرت پایان یافت. آنحضرت در تاریخ 220 هجری قمری به شهادترسید و در کنار قبر جدّ بزرگوارش حضرت امام موسی کاظمدر کاظمینبه خاک سپرده شد.
سخنان به یادگار مانده از حضرت جواد علیه السلام در موضوعات مختلف هر یک به صورت مشعلی فروزان تا ابدیّت فراسوی راه انسانها میدرخشد و در بزرگراه کمال و سعادت، حقرا روشنی می بخشد. سخنان آن حضرت درباره جد گرامیاش،رسول خدا صلی الله علیه و آله، و مادرش، حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام، و پدرش حضرت رضا علیه السلام نشانگر محبت و علاقه عمیق آن حضرت به این بزرگان می باشد.
، نهمین اختر امامت آن حضرت طبق مشهور، شب جمعه ، دهم ماه رجب ، سال 195 هجرى قمرى (2) در مدینه منوّره دیده به جهان گشود .
نام : محمّد صلوات اللّه و سلامه علیه .
کنیه : ابوجعفر ثانى و ابوعلى .
لقب : جواد، قانع ، مرتضى ، نجیب ، تقىّ، منتخب ، هادى القضاة ، سیّدالهداة ، مصباح المتهجّدین ، جوادالا ئمّه و ... .
پدر: امام علىّ بن موسى الرّضا، مُغیث الشّیعة والزّوّار علیهماالصلاة والسّلام .
مادر: از خانواده ماریه قبطى بوده ، و به چند نام و لقب معروف است : درّه ، سبیکه ، ریحانه ، خیزران و ... .
نقش انگشتر :(( نِعْمَ الْقادِرُ اللّهُ )) .
تیمم
پرشس: چه مواقعی میتوان بجای وضویا غسل تیمم کرد ؟
جواب :در هفت مورد باید بجای غسل یا وضو تیمم کرد
1- در جایی که تهیه آب به اندازه وضو یا غسل ممکن نیست
2- بواسطه عدم توانایی یا نداشتن وسیله دسترسی به آب ندارد
3- هر گاه آب دارد ولی میترسد اگر وضو بگیرد بیمار شود یا بیماری او بطول انجامد یا شدت یابد یا معالجعه آن سخت شود
4-هرگاه به مقدار کافی آب دارد اما اگر آن را به مصرف وضو یا غسل برساند می ترسد خودش یا فرزندان یا دوستان و همراهانش از تشنگی هلاک یا بیمار شوند یا فوق العاده به رحمت بیفتند باید تیمم کند
5 –کسی که آب کمی در اختیار دارد که اگر با آن آب وضو بگیرد یا غسل کند برای تطهیر بدن ولباس را اب بکشد بعد تیمم کند و نماز بخواند . اما اگر چیزی که بر ان تیمم کند ندارد باید اب را به مصرف وضو یا غسل برساند و با بدن یا لباس نجس نماز بخواند
6- هر گاه آب یا ظرفش غصبی است یا از طلا یا نقره است و اب و ظرف دیگری ندارد باید به جای وضو یا غسل تیمم کند
7-در تنگی وقت که اگر بخواهد وضو بگیرد یا غسل کند همه نماز یا مقداری از ان خارج از وقت واقع می شود باید تیمم کند.
=============
مکارم شیرازی توضیح المسائل مسائل 622-625-628-630-631-632
=========
چگونه تیمم کنیم؟
برای انجام دادن تیمم باید اول نیت کند ،بعد تمام کف دست را با هم بر چیزی که تیمم بر آن صحیح است بزند،سپس هر دو دست را بنابر احتیاط واجب به تمام پیشانی و دو طرف آن از جایی که موی سر می روید تا ابروها و بالای بینی بکشد و احتیاط واجب آن است که روی ابروها را نیز مسح کند سپس کف دست چپ را بر تمام پشت دست راست می کشد و بعد از آن ، کف دست راست را بر تمام پشت دست چپ بکشد
مکارم شیرازی مساله 648
==========
پرسش : آیا بین تیمم بدل از وضو با تیمم بدل از غسل فرق وجود دارد ؟
جواب :تیمم بدل از وضو و بدل از غسل فرقی با هم ندارند ولی احتیاط مستحب آن است که در تیمم بدل از غسل یک بار دیگر دستها را بر زمیت زند و مجددا با آن پشت دست راست و سپس پشت دست چپ را مسح کند
مکارم شیرازی مساله 649
==========
تیمم بر چه چیز هایی صحیح است ؟؟؟؟؟
جواب: تیمم بر چند چیز جایز است 1-خاک2-شن 3-ریگ4-کلوخ(خاک های به هم چسبیده) 5-سنگ به شرط اینکه پاک باشند ومختصر غباری لااقل بر آنها باشد
تیمم برسنگ آهک و سنگ گچ و سنگ مرمر و سنگ سیاه و مانند آن جایز است ولی تیمم بر جواهرات مانند سنگ عقیق و فیروزه باطل است و احتیاط واجب آن است که بر گچ و آهک پخته و همچنین بر آجر و سفال تیمم نکند
هر گاه چیز های که در مساله سابق گفتیم پیدا نشود باید بر گرد و غباری که بر روی لباس و مانند
ان است تیمم کند و چنانچه پیدا نشود احتیاط واجب آن است که نماز را بدون تیمم بخواند و بعدا قضای آن را نیز بجا اورد و چنین کسی را فاقد الطهورین نامند
مکارم شیرازی مسائل 637 و638 و639
========
شرا یط صحت تیمم
اعضای تیمم پاک با شد یعنی پیشا نی ودستها
- پیشانی وپشت دستها را از بالا به پایین مسح کند
- چیزی که بر ان تیمم می کند پاک و مباح باشد
- ترتیب را رعایت کند
- مو الات رارعایت کند
- چیزی بین دست و پشانی وپشت دست به هنگام مسع فا صله نبا شد. ( 1 )
(امو زش فقه احکام سطح عالی محمد حسین فلاخ زاده ص 93)
============
چند مساله
-اگر عمدا به جستجوی اب نرود تا وقت نماز تنگ شود گناه کرده ولی نمازش با تمیم صحیح است.(1 )
- کسی که متبلابه درد چشم است و اب برای او ضرر دارد اگر بتوا ند اطراف چشم را بشوید باید وضو
بگیرید و الا تییم کند ( 2 )
- کسی که در جای غصبی زندانی است می توا ند بر خاک یا سنگ ان تییم کند و نماز بخواند
هر گاه پیشانی یا پشت دستها یا کف دستها زخم باشد و پارچه یا چیز دیگری بر آن بسته است که نمی تواند باز کند یا ضرر دارد باید با همان حال تیمم کند
- باید برای تیمم ، موانع را از اعضای تیمم بر طرف کند و اگر انگشتری در دست دارد بیرون آورد ، همچنین اگر موی پیش سر روی پیشانی افتاده آن را باید کنار زند ، حتی اگر احتمال قابل توجهی می دهد که مانعی در کار باشد باید جستجو نماید
- کسی که خودش توانایی بر تیمم ندارد باید نائب بگیرد یعنی کسی دستهای او را بر زمین بزند و اگر ممکن نیست ،بر زمین بگذارد و بعد با دست خودش او را تیم دهد اگر این هم ممکن نباشد بایاد نائب دست خود را بر چیزی که تیمم بر ان صحیح است بزند و بر پیشانی و دستهای او بکشد.
- هرگاه چند غسل بر انسان واجب شود و نتواند غسل کند یک تیمم به نیت همه آنها کافی است
- هرگاه بجای غسل تیمم کند لازم است وضو بگیرد یا تیمم دیگری بدل از وضو کند غسل جنابت باشد خو.اه غسل دیگری ،ولی احتیلط مستحب آن است که در غسل های دیگروضو بگیرد و یا اگر تنمی تواند تیمم دیگری بدل از وضو کند
- هر گاه به جای غسل تیمم کند و بعد کاری که وضو را باطل میکند انجام دهد برای نماز های بعد ففقط باید وضو بگیرد و اگر نمی تواند وضو بگیرد به جای ان تیمم کند
-
===========
پرسش: چه چیز هایی تیمم بدل از غسل یا وضورا باطل میکند ؟
جواب :تمام کارهایی که وضو را باطل میکند تیمم بدل از وضو را هم باطل می کند وتمام کارهایی که غسا را باطل می کند تیمم بدل از غسل را هم باطل می کند .
=======
پرسش: شخصی از مجروحین چنگی است و بر اثر قطع نخاع قادر به کنترل ادرار خدنیست آیا می تواند به این دلیل که حمام رفتن برای او کمی مشقت دارد برای انجام اعمال مستحبی مانند غسل جمعه و زیارت و غیر اینها تیمم بدل از غسل کند ؟
جواب:صحت تیمم بدل از غسل برای اعمالی که مشروط به طهارت نیست مانند زیارت محل اشکال است ولی انجام ان بحای غسل های مستحبی در موارد عسر وحرج به قصد رجاء و مطلوبیت اشکال ندارد
(اجوبه الاستفتا ات رهبری 209)
پرسش: اگر انسان تواند وضو بگیرد و تیمم هم برای او امکان نداشته باشد چه وظیفه ای دارد ؟
جواب: اگر انسان نتواند براینماز وضو بگیرد و تیمم هم ممکن نباشد بنابراحتیاط باید نماز را دروقت بدون وضو و تیمم بخواند وسپس با وضو یا تیمم قضا کند.
(اجوبه الاستفتا ات رهبری 212)
پرسش: کسی که یک دست او به گونه ای قطع شده است که حتی ذراع هم باقی نمانده و دست دیگرش سالم است چگونه تیمم کند ؟
جواب: با دست سالم به زمین بزند و بر پیشانی مسح کند و سپس ظاهر آن دست را به زمین بکشد و احوط این است که در صورت امکان از دیگری هم کمک بگیرد به این صورت که دیگری دست به زمین بزند و بر پشت دست دست قطع شده مسح کند که در صورت امکان هر دو کار رابکند
(استفتاات بهجت 1114)
پرسش: وظیفه کسی که دو دستش قطع گردیده و فقط هر دو ذراع باقی است ، در تیمم چیست ؟
جواب: پیشانیش را به زمین بکشد و احوط این است که دیگری هم دو دست خود را به زمین بزند و پیشانی آن فرد را مسح کند (استفتاات بهجت 1115)
پرسش :فردی به علت شکستگی یک دست نمی تواند هر دودست را در موقع تیمم به پیشانی بکشد ، چگونه تیمم کند ؟
جواب: باید در آنچه نمی توناد، دیگری او را تیمم دهد(استفتاات بهجت 1116)
پرسش: اگر تمامی دست شخصی گچ گرفته شده و نصف انگشتان بیرون باشد و به علت شکستگی ، دست را نتواند حرکت دهد چگونه تیمم نماید ؟
جواب :آن مقدار که گچ گرفته شده باید دست را روی آن گشید و در آنچه که خود نمی تواند ، باید از دیگران کمک بگیرد(استفتاات بهجت 1117)
پرسش: کیفیت تیمم دادن نایب را بیان فرمایید ؟
جواب: خود مکلف نیت میکند و احوط لزوم میت مباشر و نایب هم هست و نایب دست عاجز را به زمین میزند و با آن او را مسح میدهد . لکن احوط این است که اگر دست زدن به زمین برای مکلف مکنن است و مسح ممکن نیست هم خودش به زمین دست بزند و هم به وسلیه نایب و اگر دست زدن به زمین برای او ممکن نیست اما مسح ممکن است فهم خودش مسح کند و هم به وسیله نایب مسح نماید .(استفتاات بهجت 1118)
پرسش : اگر کسی بدل از غسل تیمم کند آیا برای نماز و .... وضو بگیرد ؟
جواب اگر تیمم بدل از غسل جنابت باشد وضو لازم ندارد و در غیر این صورت لازم دارد(استفتاات بهجت 1121)
پرسش کسی که نه می تواند وضو بگیرد و نه می تواند تیمم کند ،چگونه باید نماز بخواند ؟
جواب :نماز ا دا از چنین فردی که در تمام وقت نماز از وضو و تیمم معذور است سلقط است " اگر چه احتیاط در این است که بدون وضو و تیمم نماز را بخواند ولی قضای آن نماز ها را باید انجام دهد. (استفتاات بهجت 1129)
پرسش: اگر انگشتان کسی معلولیت داشته باشد به گونه ای که هنگام ضربه زدن جهت تیمم تمام انگشتان با سطح خاک و سنگ تماس پیدا نکند .وظیف او چیست ؟
جواب : به هر طوری که می تواند کف دست را به زمین بزند یا بگذارد و علاوه بر آن پشت دست را هم به قصد وظیفه واقعیه به زمین بزند(استفتاات بهجت 1142)
اگرمحل تیمم به اندازه ای کوچک باشد که نتوان دو دست را بر روی ان زد و غیر از آن چیز دیگری در دست نباشد چه باید کرد ؟
جواب؟احتیاطا ضربه را با تعاقب (دو مرتبه و هر مرتبه یک دست و پی در پی )انچام دهد و بعدا نمازش را اعاده کند . (استفتاات بهجت 1146)
پرسش :ایا تیمم جبیره ای صحیح است و در صورت صحت ، نحوه آن چگونه است ؟
جواب: اگر پیشانی یا پشت دست ها زخم است و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته نمی تواند باز کند باید دست روی آن بکشد و نیز اگر کف دست زخم است و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته نتواند باز کند باید دست را با همان پارچه به چیزی که تیمم به آن صحیح است بزند و به پیشانی و پشت دست ها بکشد و اگر دست به سبب شکستگی یا عارضه دیگری به طوری در میان گچ باشد که قابل بر داشتن نیست برای تیمم از دیگران کمک بگیرد . (استفتاات بهجت 1148)