احادیث درباره حرام بودن شراب , ضررهای شراب از نظر علمی
حضرت صادق (ع):درباره خرید و فروش آلات موسیقی فرمودند:صنعتی ( شغلی ) که هیچ جهت حلالی در آن نباشد و جز شر و فساد چیزی در آن مترتب نباشد مانند آلات موسیقی و شطرنج و صلیب سازی و یا نوشابه های مست کننده و هرچیزی که از این قبیل باشد پس یاد دادن و یاد گرفتن و خرید و فروش و اجرت دادن به کسی در رابطه با آن و یا اجرت گرفتن در رابطه مثلا حمل وسائل آن و کلا جمیع تصرفات در آنها حرام است . تحف العقول صفحه 335
امام ششم علیه السلام فرمود:از کلاغ سه چیز را بیاموزید
1- پنهان داشتن آمیزش
2-صبح زود به دنبال روزی رفتن
3-حرص بر مواظبت از خود و فرار از خطرها
مکارم الاخلاق جلد 2 الباب العاشر ص73
2) حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمود : که بیاموزید از کلاغ سه خصلت را
1- جماع کردن پنهان
2- بامداد به طلب روزی رفتن
3- وبسیار حذر کردن
حلیه المتقین ص115
* در حدیث دیگر منقول است که در خدمت امام رضا علیه السلام تعریف از حسن طاووس می کردند حضرت فرمودند که هیچ حیوانی حسنش زیاده از خروس سفید نیست و خروس خوش آواز تر از آن است و برکتش بیشتر است و تو را گاه می کند در وقت نماز ها و طاووس نفرین و ویل و عذاب بر خود می کند به آن گناهی که کرده است و به سبب آن مسخ شده است
* در حدیث دیگر منقول است که طاووس یمانی به خدمت حضرت صادق علیه السلام آمد حضرت از او پرسیدند که تویی طاووس ؟ گفت بلی حضرت فرمودند که طاووس مرغ شومی است که به ساحت هیچ گروهی داخل نمی شود مگر آنکه آواره کند ایشان را
* هرکسی طاووس خواهد جور هندوستان کشد
محمد ابن مسلم روایت کرده که روزی در خدمت امام محمد باقر علیه السلام بودم ناگاه یک جفت کبوتر به نزد حضرت آمدند و به زبان خود صدائی کردند و حضرت جواب آنها را گفت بعد از مدتی پرواز کردند و بر سر دیوار نشستند و در آنجا نیز نر با ماده حرفی گفتند و رفتند .
از حقیقت ماجرا سوال کردم امام علیه السلام فرمود یابن مسلم هر چیز خدا خلق کرده است از مرغان و حیوانات و هر صاحب روحی اطاعت ما را زیاده از بنی آدم می کنند .
این کبوتر نر گمان بدی به جفت خود برده بود و او قسم یاد میکرد من بری ام از بد گمانی که به من می بری و او قبول نمی کرد . پس گفت راضی می شوی به محاکمه محمد ابن علی علیهما السلام ؟گفت بلی چون نزد من آمدند من حکم کردم کبوتر ماده راست می گوید و بیگناه است قبول کردند و رفتند .
فضیل ابن یسار روایت کرده است که در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم دیدم یک جفت کبوتر بیامدند نر با ماده حرفی گفت .
احادیث
در حدیث از امام رضا علیه السلام منقول است که حضرت رسول (ص) نهی فرمودند از کشتن پنج جانور
1- صرد صوام که مرغی است در میان نخلستان می باشد
2- هدهد
3- مگس عسل{زنبور عسل }
4- مورچه
5- وزغ
و امر به کشتن پنج جانور فرمود
1- کلاغ
2- کور کوره
3- مار
4- عقرب
5- سگ درنده
در حدیث دیگر از حضرت علی ابن الحسین (ع) منقول است که آن کاکلی که بر سر هد هد است از دست مالیدن حضرت سلیمان (ع) به هم رسیده است زیرا که روزی نری با ماده خود خواست که جمع شود و ماده مضایغه می کرد نر گفت که می خواهم فرزندی به هم رسد که خدا را یاد کند پس ماده راضی شد چون خواست تخم بگذارد ، نر گفت که تخم را کجا می گذاری ؟ ماده گفت که می خواهم دور از راه بگذارم نر گفت که اگر نزدیک راه بگذاری بهتر است که اگر کسی بیاید گمان کند که برای چیدن به اینجا آمده ای آن چنین کرد چون نزدیک شد که جوجه بیرون آورد نا گاه دیدند که حضرت سلیمان (ع) با لشگرش می آیند و مرغان بر سر ش سایه کرده اند ماده گفت که اینک حضرت سلیمان (ع) با لشگرش رسید و می ترسم که ما و تخم ما را پایمال کند ، نر گفت که حضرت سلیمان (ع)مرد رحیم و مهر بانی است آیا نزد تو چیزی هست که برای جوجه خود پنهان کرده باشی ؟ گفت بلی ملخی دارم که از تو پنهان کرده ام برای جوجه خود . ماده گفت آیا تو چیزی برای جوجه خود ذخیره کرده ای ؟ نر گفت بلی ، من خرمایی دارم .ماده گفت که پس تو خرمای خود را بر دار و من هم ملخ را بر می دارم و هر دو خدمت حضرت سلیمان (ع) می رویم و هدیه خود را می گذاریم و حاجت خود را عرض می کنیم حضرت سلیمان (ع) هدیه را دوست دارد پس نر خرما را در منقار گرفت و ماده ،ملخ را به چنگال گرفت و هر دو پرواز کردند و به نزد حضرت سلیمان (ع) آمدند و آن حضرت بر روی تخت خود نشسته بود چون ایشان را دید دستها را گشود نر بر دست راست آن حضرت نشست و ماده بر دست چپ و حضرت از حال ایشان سؤال فرمودند ، قصه خود را نقل کردند ، حضرت سلیمان (ع) هدیه ایشان را قبول نمود و لشگر خود را از جانب تخم ایشان گردانید و دست بر سر ایشان مالید و دعا کرد برای ایشان به برکت ،پس به این سبب آن کاکل بر سر ایشان به هم رسید .
در حدیث دیگر از امام رضا علیه السلام منقول است که در هر بال هدهد به زبان سریانی نوشته که آل محمد خیر البریه یعنی آل محمد بهترین خلایق اند
در حدیث دیگر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که مخورید هدهد را و دست اطفال ندهید که بازی کنند که تسبیح خداوند می گوید تسبیحش این است مه لعن الله مبغضی آل محمد علیهم السلام یعنی خداوند لعنت کند دشمنان آل محمد را.
اگر گوشتش نزار است آبگوشتش بسیار است
حیوانات هر یک به نوبت سلمان نبی علیه السلام را دعوت می کردند و هر کدام فرا خور حال ، خوان طعامی می گستردند هدهد هم برای اینکه از آنها عقب نماند روزی حضرت سلیمان علیه السلام را دعوت کرد .
روز موعود حضرت سلیمان علیه السلام با هزاران نفر از خدم وحشم خود به مهمانی هدهد رفت محل مهمانی صحرای وسیعی در ساحل دریا تعیین شده بود همین که مهمانان در محل پذیرایی حضور یافتند و موقع چاشت فرا رسید هد هد ران ملخی را به منقار گرفت و در منظر مهمان گرامی خویش به دریا انداخت و به مهمانان گفت ببخشید بفرمایید تناول کنید اگر گوشتش کم است آبگوشتش فراوان است
احادیث
ü در حدیث دیگر منقول است که در خدمت اما رضا علیه السلام تعریف از حسن طاووس می کردند حضرت فرمودند که هیچ حیوانی حسنش زیاده از خروس سفید نیست و خروس خوش آواز تر از آن است و برکتش بیشتر است و تو را گاه می کند در وقت نماز ها و طاووس نفرین و ویل و عذاب بر خود می کند به آن گناهی که کرده است و به سبب آن مسخ شده است
ü در حدیث دیگر منقول است که طاووس یمانی به خدمت حضرت صادق علیه السلام آمد حضرت از او پرسیدند که تویی طاووس ؟ گفت بلی حضرت فرمودند که طاووس مرغ شومی است که به ساحت هیچ گروهی داخل نمی شود مگر آنکه آواره کند ایشان را
ü هرکسی طاووس خواهد جور هندوستان کشد