احادیث
در حدیث از امام رضا علیه السلام منقول است که حضرت رسول (ص) نهی فرمودند از کشتن پنج جانور
1- صرد صوام که مرغی است در میان نخلستان می باشد
2- هدهد
3- مگس عسل{زنبور عسل }
4- مورچه
5- وزغ
و امر به کشتن پنج جانور فرمود
1- کلاغ
2- کور کوره
3- مار
4- عقرب
5- سگ درنده
در حدیث دیگر از حضرت علی ابن الحسین (ع) منقول است که آن کاکلی که بر سر هد هد است از دست مالیدن حضرت سلیمان (ع) به هم رسیده است زیرا که روزی نری با ماده خود خواست که جمع شود و ماده مضایغه می کرد نر گفت که می خواهم فرزندی به هم رسد که خدا را یاد کند پس ماده راضی شد چون خواست تخم بگذارد ، نر گفت که تخم را کجا می گذاری ؟ ماده گفت که می خواهم دور از راه بگذارم نر گفت که اگر نزدیک راه بگذاری بهتر است که اگر کسی بیاید گمان کند که برای چیدن به اینجا آمده ای آن چنین کرد چون نزدیک شد که جوجه بیرون آورد نا گاه دیدند که حضرت سلیمان (ع) با لشگرش می آیند و مرغان بر سر ش سایه کرده اند ماده گفت که اینک حضرت سلیمان (ع) با لشگرش رسید و می ترسم که ما و تخم ما را پایمال کند ، نر گفت که حضرت سلیمان (ع)مرد رحیم و مهر بانی است آیا نزد تو چیزی هست که برای جوجه خود پنهان کرده باشی ؟ گفت بلی ملخی دارم که از تو پنهان کرده ام برای جوجه خود . ماده گفت آیا تو چیزی برای جوجه خود ذخیره کرده ای ؟ نر گفت بلی ، من خرمایی دارم .ماده گفت که پس تو خرمای خود را بر دار و من هم ملخ را بر می دارم و هر دو خدمت حضرت سلیمان (ع) می رویم و هدیه خود را می گذاریم و حاجت خود را عرض می کنیم حضرت سلیمان (ع) هدیه را دوست دارد پس نر خرما را در منقار گرفت و ماده ،ملخ را به چنگال گرفت و هر دو پرواز کردند و به نزد حضرت سلیمان (ع) آمدند و آن حضرت بر روی تخت خود نشسته بود چون ایشان را دید دستها را گشود نر بر دست راست آن حضرت نشست و ماده بر دست چپ و حضرت از حال ایشان سؤال فرمودند ، قصه خود را نقل کردند ، حضرت سلیمان (ع) هدیه ایشان را قبول نمود و لشگر خود را از جانب تخم ایشان گردانید و دست بر سر ایشان مالید و دعا کرد برای ایشان به برکت ،پس به این سبب آن کاکل بر سر ایشان به هم رسید .
در حدیث دیگر از امام رضا علیه السلام منقول است که در هر بال هدهد به زبان سریانی نوشته که آل محمد خیر البریه یعنی آل محمد بهترین خلایق اند
در حدیث دیگر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که مخورید هدهد را و دست اطفال ندهید که بازی کنند که تسبیح خداوند می گوید تسبیحش این است مه لعن الله مبغضی آل محمد علیهم السلام یعنی خداوند لعنت کند دشمنان آل محمد را.
اگر گوشتش نزار است آبگوشتش بسیار است
حیوانات هر یک به نوبت سلمان نبی علیه السلام را دعوت می کردند و هر کدام فرا خور حال ، خوان طعامی می گستردند هدهد هم برای اینکه از آنها عقب نماند روزی حضرت سلیمان علیه السلام را دعوت کرد .
روز موعود حضرت سلیمان علیه السلام با هزاران نفر از خدم وحشم خود به مهمانی هدهد رفت محل مهمانی صحرای وسیعی در ساحل دریا تعیین شده بود همین که مهمانان در محل پذیرایی حضور یافتند و موقع چاشت فرا رسید هد هد ران ملخی را به منقار گرفت و در منظر مهمان گرامی خویش به دریا انداخت و به مهمانان گفت ببخشید بفرمایید تناول کنید اگر گوشتش کم است آبگوشتش فراوان است