تفاوت جلوه فروشان با خود فروشان این است که جلوه فروشان عملا خواسته یا ناخواسته به تحریک شهوات شیطانی می پردازند بدون اینکه شهوت برانگیخته را ارضاءنمایند، در حالی که خودفروشان به ارضاء مشتریان خود روی می آورند. در حقیت می توان جلوه فروشان را بازار یابانی برای خودفروشان محسوب نمود
.تا کنون در ارتباط با جذابیت جنسی چندین تحقیق علمی در غرب انجام شده است. موضوع آزمایش این بوده که “غدد جنسی مرد و زن چگونه تحریک می شوند و به عبارتی مرد و زن گونه تحت تاثیر جنس مقابل قرار می گیرد”. آزمایش کنندگان دستگاه هایی را به قلب، مغز و قسمت های مختلف بدن افراد متصل کردند و پس از انجام آزمایشات مختلف دریافتند که تأثیر پذیری جنسی در مردان از طریق نگاه (چشم) بسیار بیشتر از تاثیر پذیری زنان از طریق نگاه است که آن را لذت بصری می نامند. البته این موضوع را باید از نعمت های خداوند و در دایره ی تدابیر و الطاف الهی به شمار آورد که در صورت استفاده صحیح موجب سالم شدن روابط زناشویی و محیط های اجتماعی می گردد.رعایت حجاب یعنی پرهیز از بر انگیختن شهوت شیطانی نامحرمان. حجاب یعنی مصونیت از نگاه شهوت آلود و شیطانی دیگران.از آنجا که شهوت مردان مطابق با مطالعات علمی فوق الذکر از طریق نگاه برانگیخته می شود، زنی که حجاب و عفاف را رعایت نمی کند چه بخواهد و چه نخواهد، موجب تحریک شهوت هزاران مردی که چشمشان به وی افتاده است می شوند و مردی که در طول روز از منزل بیرون می رود، به ازای هر زنی که حجاب را رعایت نکرده و او آنها را می بیند شهوتش تحریک می شود.قطعا اکثریت غریب به اتفاق زنانی که بدون رعایت حجاب از منزل خارج می شوند قصذ برانگیختن شهوت دیگران را ندارند و آن را دون شان خود می دانند. شاید می خواهند در چشم همسر و یا نامزد خود زیبا جلوه کنند، لیکن متوجه آثار شوم رفتار خود نیستند. در جامعه یافت می شوند مردانی که در مقابل این تحریکات شهوانی تاب مقاومت ندارند و به فساد کشیده شده و به فواحش و یا تجاوز به نوامیس روی می آورند و گاه زنانی قربانی این تجاوزات می شوند که خود در به وجود آوردن آن نقشی نداشته اند.وقتی جذابیت جنسی به یک ارزش اجتماعی تبدیل شد، زنانی که به دلایل گوناگون توان رقابت در این عرصه را از دست می دهند، ارزش آنان کم محسوب می شود. زنان شوهردار نیز در رقابت با زنان جوان تر و زیباتر احساس ناکامی می کنند. بنابراین عدم رعایت حجاب در اجتماع، یکی از دلایل از دست رفتن شیرینی زندگی خانوادگی و از دلایل افزایش طلاق می باشد.در جامعه ای که رعایت حجاب و عفاف شود زنان از آرامش و امنیت بیشتری برخوردارند.زمانی که بنده این منطق را در جوامع غربی مطرح می کردم که ارزش اجتماعی زن نباید به جذابیتهای فیزیکی آنها بستگی داشته باشد مورد پسند آنان قرار می گرفت.زنانی که خود را فمینیست (مدافع حقوق و ارزش زنان) معرفی می کنند، خود را آرایش کرده و در روابط اجتماعی به نمایش اندام خود می پردازند، نشان میدهند که چه مقدار برای قضاوت مردان در مورد خود اهمیت قائلند و خود را تا یک عنصر جنسی و یک محرک شیطانی عمومی تنزل می دهند، لذا برخی از شاخه های فمینیستی از آرایش خود و نمایش عمومی اندام خود پرهیز می کنند.در غرب زنان از ارزش اجتماعی تلقی شدن جذابیت جنسی به شدت رنج می برند و اگر فلسفه حجاب خوب شناسانده شود، زمینه برای جذب آنان به اسلام فراهم می گردد.در سخنرانی های خود در مجامع غربی، گاهی به حجاب حضرت مریم(س) اشاره می کردم، اینکه در تصاویر نصب شده در کلیساهای غرب و مجسمه هایی که از ایشان طراحی کرده اند، او را با پوششی کامل – مانند چادری که مسلمانان استفاده می کنند- نشان می دهند.اگر در جامعه ای ارزشهای دینی حاکم نباشد، حتی انحصار ازدواج بین زن و مرد را هم از بین می برند. مانند کشورهای هلند،کانادا و امریکا که انسان را به یاد قوم لوط می اندازد. امروزه در غرب خود فروشی زن و خود فروشی مرد یک شغل محسوب می شود، تنها لازم است بهداشت را رعایت کنند و مالیات کار خود را به دولت بپردازند! تا جایی که از آنها با عنوان خدمات رسانان سکس یاد می کنند و در اقتصاد آن را جزو تولید خدمت محسوب می نمایند. آنها حتی می توانند کاندیدای مجلس و ریاست جمهوری شوند! آنها در خیلی ازکمیسیونهای پارلمانی و کمیسیون حقوق بشر حضور فعال دارند.آخیرا وزیر خارجه آلمان که یک مرد است با مرد دیگری ازدواج کرد و خانم مرکل صدر اعظم آلمان و خانم کلینتون وزیر خارجه آمریکا هم در جشن ازدواج آندو شرکت کرد.طبق آمارهای ارائه شده، از هر سه زن در ایتالیا به یکی از آنان تجاوز شده و از هر چهار دختر یکی از آنها اولین ارتباط جنسی اش با محارم خود بوده است. در انگلستان هر مردی که سه فرزند دارد یکی از آنها فرزند خود او نیست و از آن اطلاع ندارد. این موارد به علت عدم حاکم شدن قوانین و ارزشهای دینی در جامعه است.آینده چنین جوامعی آزادی زنا با محارم است هر جند کم و بیش در این جوامع زمینه بروز آن مشاهده می شود.اگر ما بتوانیم اسلام و حجاب را آنگونه که هست تشریح کنیم خیلی از ذهنیت ها در جهان تغییر می کند. وقتی برای زنان، نگاه اسلام به زن و حجاب مطرح گردد، بسیاری از آنان به این دین آسمانی گرایش می یابند. به علت وجود این واقعیت هاست که غرب برای جلوگیری از نفوذ اسلام در بین جوامع خود به تحریف در باره عقائد اسلام روی آورده است. اگر اصل اسلام موجب گریز این جوامع از اسلام می شد نیازی به تحریف نمی دیدند.غربی که همه نوع فساد و فحشا در آن آزاد است نمی تواند رعایت حجاب توسط زنان و دختران مسلمان را را تحمل کند و تا آنجا پیش می رود که دختران نوجوان را به دلیل رعایت حجاب از تحصیل محروم می کنند.توصیه به خانمهایی که عامدا اندام خود را در جامعه به نمایش می گذارند این است که احساس کمبود شخصیتی خود را با افزایش علم و عمل صالح جبران کنند که ارزشی ماندگار خواهد بود، نه با نمایش اندام که بر فرض کسب احساس کاذب، امری گذرا است و آسیب های اجتماعی بسیاری را به دنبال دارد.در جامعه ایران از عبارت بدحجابی به نحو صحیحی استفاده نمی شود.بد حجاب در حقیقت باید به کسی گفته شود که اندام خود را آنطور که شایسته است نمی پوشاند. مثلا حساسیتی به پیدا شدن موی خود ندارند هر چند قصد نمایش و خودنمایی و تحریک دیگران را نداشته باشد.زنانی که خود را آرایش می نمایند و زیباتر از آنچه هستند به نمایش می گذارند شایسته عبارت دیگری هستند. شاید عبارتی مشابه “جلوه فروشان” برای آنها مناسب تر باشد.تفاوت جلوه فروشان با خود فروشان این است که جلوه فروشان عملا خواسته یا ناخواسته به تحریک شهوات شیطانی می پردازند بدون اینکه شهوت برانگیخته را ارضاءنمایند، در حالی که خودفروشان به ارضاء مشتریان خود روی می آورند. در حقیت می توان جلوه فروشان را بازار یابانی برای خودفروشان محسوب نمود. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که زیایی اگر وارد عرصه تحریک جنسی در روابط اجتماعی نشود مذموم نیست. بطور مثال برخی ها چادرهای گلدار را بر می گزینند یا در محافل زنانه به آرایش خود می پردازند. چون در بین زنان جذابیت جنسی و تحریک پذیری به صورت طیعی وجود ندارد، لذا منعی برای آن گذاشته نشده است. بنابراین آنچه در اسلام منع شده است با هدف جلوگیری از تحریک شهوات جنسی در روابط اجتماعی و نامشروع است.