ضرب المثل
کار بوزینه نیست نجاری کردن {هر کسی را بهر کاری ساختن }
میمون بازی در آوردن {اداها و کار های بی معنی کردن – رقاص بازی کردن }
میمون در حمام بچه اش را زیر پا می گذارد
{در روزگار تنگی و بد بختی مهر ومحبت نسبت به دیگران فرو کش می کند }
میمون هر چه زشت تره بازیش بیشتره {در مورد درد سرهای آدم نفهم و مزاحم نسبت به دیگران به کار می رود }