* آنکه فیل می خرید پرید
سلطان محمود غزنوی سوار بر فیلی به راهی می گذشت مستی پیش آمده از سر مستی گفت : فیلت چند است ؟ گماشتگان او را گرفته محبوس کردند فردای آن روز که مستی زائل شده بود برای سیاست به حضورش آوردند سلطان گفت فیل ما را می خواستی بخری ؟ گفت شاها آن که دیروز فیل می خرید پرید و رفت
از دماغ فیل افتاده
در خلال مدت شش ماه که کشتی نوح چون پر کاه بر روی امواج خروشان در حرکت بود از سر گین و پلیدی مردم و فضولات حیواناتی که در کشتی بودند سطح و هوای کشتی ملوث و متعفن شد و ساکنان کشتی به ستوه آمده نزد نوح رفتند و صورت واقعه را معروض گردانیدند .
آن حضرت به درگاه کریم کار ساز مناجات فرموده ، امر الهی صادر شد که دست بر پشت پیل (فیل )فرود آورد . چند به موجب فرمان ، عمل نمود خوک از پیل متولد گشته پلیدی ها را خوردن گرفت و سفینه پاک گشت .