ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود
خرگوشی لاک پشتی را به مسخره گرفت و حرکت آهسته و آرام او را مضحک توصیف کرد لاک پشت با متانت به او جواب داد حالا تو با آن تندو تیزی و چالاک و چابکی و من با همین حرکت آهسته حاضرم با تو مسابقه ای برگزار کنم ببینم تو تاچه حد موفق خواهی بود . خرگوش از پیشنهاد لاک پشت فورا استقبال کرد قرار شد از همان جایی که بودند به طرف دروازه شهر حرکت کنند تا معلوم شود کی زود تر می رسد و برنده مسابقه خواهد شد
هر دو با هم حرکت کردند خرگوش از همان اول کار دویدن را آغاز کرد تا نزدیکی دروازه ی شهر که رسید با خود گفت : من که برنده بودنم مسلم است چرا اینجا زیر این درخت قدری استراحت نکنم پس همان جا خوابید و به خواب خرگوشی رفت
ام لاک پشت به حرکت لاک پشتی خود ادامه داد تا دم دروازه شهر رسیده بود ، دید که خرگوش که احتمالا تازه از خواب بیدار شده بود شتابان دارد به طرف دروازه شهر می آید . ولی دیگر دیر شده بود و لاک پشت برنده خرگوش شر منده و بازنده را به نصیحت گرفت و گفت :
ره رو آن نیست که گهی تند وگهی آهسته رود ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود