آمیزش مردان با زنان از غیر طریق زناشوئی نیز کاری بسیار قبیح و زشت است.یعنی آمیزش با آنها از دُبُر (عقب)نه از قُبُل (جلو) که محلّ عادی زناشوئی و طریق توالد و تناسل است، محلّ اشکال است. فقهاء ما قائل به حرمت، و یا کراهت شدیده اکیدة مُغلَّظه شدهاند که این نوع کراهت تالی تِلوِ حرمت است؛ یعنی با حرمت تقریباً هم میزان و هم درجه است.«فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَ نَّی" شِئْتُمْ» دلالت بر جواز وطی زنان از غیر محلّ تناسل ندارد
اکثر مجتهدان عقیده دارند که نزدیکی با زن از دُبُر (عقب) کراهت شدیده دارد.(1) برخی از مراجع دیگر بنابر احتیاط وَطی (نزدیکی) با زن از دُبُر را جایز ندانستهاند. بعضی از فتاوا چنین است: اراکی: در دُبُر زن حائض، وطی کردن، محل اشکال است. خوئی: بنابر احتیاط لازم وطی زن در دُبُر، چه حائض باشد و چه نباشد، حرام است.سیستانی: بنابر احتیاط وطی زن در دُبُر اگر راضی نباشد، چه حائض باشد و چه نباشد جایز نیست.(2) در روایت از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم وارد است که فرمود: مَحَآشُّ النِّسَآءِ عَلَی أُمَّتِی حَرَامٌ. (3)«آمیزش نمودن با زنان از محلّی که غائط و فضولات خارج میشود، بر اُمّت من حرام است.»
سُیوطی و ابن کثیر در تفسیر خود آوردهاند که: أحمدبن حنبل و عبد بن حمید و تِرمِذی و نَسائی و أبویَعلَی و ابن جَریر و ابن مُنذر و ابن أبی حاتِم و ابن حِبّان و طبرانی و خرائطی در «مساوی الاخلاق» و بیهقی در «سُنَن» و ضیاء در «مختارة» از ابن عبّاس روایت کردهاند که گفت:
جآءَ عُمَرُ إلَی رَسولِ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ [وَ ءَالِهِ ] وَ سَلَّمَ فَقالَ: یَا رَسولَ اللَهِ! هَلَکْتُ!
قالَ: وَ مَا أَهْلَکَکَ؟! قالَ: حَوَّلْتُ رَحْلی اللَیْلَةَ. فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْهِ شَیْئًا، فَأوْحَی اللَهُ إلَی رَسولِهِ هَذِهِ ا?یَةَ: نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ. (4)
یَقولُ: أقْبِلْ وَ أدْبِرْ وَ اتَّقِ الدُّبُرَ وَ الْحَیْضَةَ! (5)
«عمر به نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و گفت: ای رسول خدا، من هلاک شدم!
رسول خدا فرمود: چه چیز باعث هلاکتت شد؟!
عمر گفت: من زن خود را دیشب در رختخواب واژگون نمودم! پیامبر هیچ پاسخی به او نداد، تا خداوند به پیغمبرش این آیه را وحی فرستاد: زنهای شما محلّ کشت و زار اولاد شما هستند، بنابراین در محلّ کشت و زرع خود به هر کیفیّتی که میخواهید بروید!
خدا میفرماید: میخواهی با زنان از جلو و روبرو، و میخواهی با ایشان از پشت سر، ولی در محلّ کشت و زرع که محلّ زناشوئی است مجامعت کن! و از دو چیز پرهیز کن: یکی از مجامعتشان در دبر یعنی از پشت که محلّ توالد و تناسل نیست، و دیگری در حال حیض و عادت ماهیانه.» و نیز از أحمد بن حنبل از ابن عبّاس روایت کردهاند که: جماعتی از انصار به حضور رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم آمدند و از کیفیّت جماع پرسیدند، این آیه نازل شد: نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ و رسول خدا فرمود:ائْتِهَا عَلَی کُلِّ حَالٍ إذَا کَانَ فِی الْفَرْجِ. (6)«به هر کیفیّت و به هر صورتی میخواهی میتوانی با ایشان در آمیزی، مشروط به آنکه در خصوص فرج باشد نه در دبر.» از شرع و شریعت که بگذریم، در طبّ نیز مضارّ جماع با زنان از دبر به ثبوت رسیده است. (7) میرزا محمّد حکیم (مَلِک الاطبّآء) گوید: )) از جمله جماعهای لازم الاجتناب، لواط با زنان نمودن است. زیرا که به تجربه یافتهاند که اولاد چنین شخصی مبتلا به علّت معروف(8) خواهد شد. زیرا که پاره حکایات و أخبارات طبّیّه بر اثبات این مطلب در این بابست که ذکر آنها در این رساله موجب طول است. (9)
----------------------------------------------------------------------------
(1) توضیحالمسائل مراجع، ج1، ص 276.2
(2) همان
(3) این روایت صحیحه است که سَدِیر از حضرت صادق علیه السّلام از رسول خدا روایت نموده است، و شهید ثانی در «شرح لمعه» آورده است، و نیز مجلسی در «بحارالانوار» طبع کمپانی، ج 23، ص 98، از «تفسیر عیّاشی» از یزید بن ثابت روایت کرده است که مردی از أمیرالمؤمنین علیه السّلام درباره وطی زنان از دُبُر پرسید. حضرت فرمود: سَفَلْتَ سَفَلَ اللَهُ بِکَ! أما سَمِعْتَ اللَهَ یَقولُ: أَتَأْتُونَ الْفَـحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَـلَمِینَ؟ «پست شدی، خدا ترا پست کند! مگر نشنیدهای که خدا درباره قوم لوط میگوید: آیا شما کار قبیحی را انجام میدهید که هیچکس از جهانیان در این کار بر شما سبقت نگرفته است؟!»
و نیز عیّاشی از صفوان بن یحیی از بعض اصحاب روایت کرده است که گفت: از حضرت صادق علیه السّلام درباره آیه نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی? شِئْتُمْ پرسیدم. فرمود: از جلو با آنها آمیزش کنید؛ و از پشتشان ولیکن در فرج باید باشد.
و نیز عیّاشی از مُعَمّر بن خَلاّد از حضرت رضا علیه السّلام روایت میکند که از من پرسید: شما درباره آمیزش با زنان از عقبشان چه میگوئید؟! عرض کردم: به من اینطور رسیده است که اهل مدینه در آن باکی نمیبینند. حضرت فرمود: یهود چنین میپنداشتند که چون مردی با زنش از عقب ولیکن در فرجش نزدیکی کند، بچّهاش أحْول یعنی چپچشم متولّد میشود. خداوند این آیه را نازل کرد: نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی? شِئْتُمْ یعنی: از جلو و یا از عقب جماع کنید اشکال ندارد ولیکن باید در فرج آنها باشد؛ در مقابل گفتار یهود. و مراد خداوند جواز وطی در دبرهایشان نبوده است. و عین این روایت را عیّاشی، نیز از حسن بن علیّ از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده است.
و همچنین عیّاشی از زرارة از حضرت باقر علیه السّلام آورده است که چون من از قول خدا: نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ پرسیدم، فرمود: مِنْ قُبُلٍ. «باید وطی در خصوص فرج باشد». و باز عیّاشی از أبوبصیر از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده است که گفت: پرسیدم از کسی که با زنش در دبر جماع میکند، حضرت بدشان آمد و گفتند: معنای نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی? شِئْتُمْ اینست که: أیَّ ساعَةٍ شِئْتُمْ «هر زمان که بخواهید» نه هر جا که بخواهید.
در مقابل این دسته از روایات، عیّاشی از ابن أبی یَعفور از حضرت صادق علیه السّلام روایت میکند که: پرسیدم از وی از وطی کردن زنان را در دبرشان، فرمود: باکی ندارد و سپس این آیه را قرائت کرد: نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی? شِئْتُمْ و عیّاشی از عبدالرّحمن بن حجّاج روایت میکند از حضرت صادق علیه السّلام که وقتی نزد آن حضرت از وطی با زنان از دبر سخن به میان آمد فرمود: من هیچ آیهای را در قرآن که آن را جائز شمرده باشد نیافتم مگر آیة: إِنَّکُمْ لَتأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَآءِ. و نیز عیّاشی از حسین بن علیّ ابن یَقطین روایت میکند که از حضرت کاظم علیه السّلام از این امر پرسیدم، فرمود: یک آیه در قرآن آن را حلال کرده که درباره قوم لوط است: هَـ?ؤُلآءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ «این دختران منند که برای شما پاکیزهترند» و حضرت لوط میدانست که آن قوم فرج را نمیخواستند.
باری، از مجموعه این روایات آنچه بدست میآید، حرمت آمیزش در دبر است. زیرا معنای حرث کشت و تناسل است و آن فقط از فرج متحقّق میشود، بنابراین فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی? شِئْتُمْ مسلَّماً به معنای مکان نیست؛ بلکه به معنای کیفیّت است یعنی باید جماع در فرج باشد بهر صورتی که میخواهید. و روایتی که دلالت داشت مراد از أَنَّی"، زمانیّه است _ معارض است با روایتی که بر این معنی دلالت دارد فلهذا ساقط است. و صحیحه ابن أبییعفور معارض است با این روایات کثیره دالّه بر حرمت و ساقط است؛ با وجود معارضه با ظاهر کتاب که فی حدِّ نفسِها موجب سقوط آنست. و روایت ابن حجّاج و همچنین روایت حسین بن علیّ بن یقطین، متشابه المعنی است زیرا استناد به دو آیه شده که هیچکدام دلالت بر جواز ندارند. بنابراین رفع ید از این روایات معارضه اوّلاً بجهت مخالفتشان با ظاهر کتاب و ثانیاً بجهت تعارضشان با روایات کثیره دیگری که متناً و سنداً از اینها أقوی هستند لازم است.
(4) صدر آیه 223، از سوره 2: البقرة؛ و کلمه أَنِّی" در این آیه روشن است که به معنای زمان و مکان نیست، زیرا منافات با معنای حَرْث دارد که به معنای کشت و تولید مثل است؛ و حتماً باید به معنای حَیْثُ که دلالت بر کیفیّت دارد باشد، تا با معنای حَرْث مناسب باشد؛ و در اینصورت این آیه را میتوان از ادلّه حرمت وطی در دبر به شمار آورد.
(5) «الدُّرّ المَنثور» ج 1، ص 262؛ «تفسیر ابن کثیر دِمَشقی» طبع دارالفکر، _ ج 1، ص 463
(6) «الدُّرُّ المَنثور» ج 1، ص 262؛ «تفسیر ابن کثیر» طبع دارالفکر، ج 1، ص 463
(7) و از آنچه گفته شد معلوم میشود که: آنچه را که در ص 275 از کتاب «بازشناسی قرآن» بنام دکتر روشنگر آورده، و نسبت جواز وطی زنان در دبر را به قرآن داده و استناد به کلمه أَنَّی نموده است چقدر بیاساس است.
(8) مراد از علّت معروف ظاهراً مرض اُبْنَه میباشد؛ یعنی کسالتی که در دبر پیدا میشود و غیر از وطی مردان و آب منی چاره ندارد.
(9) «حفظ صحّت ناصری» طبع سنگی، ص 158؛ این رساله را برای ناصرالدّین شاه نوشته است.