مقدمه
خداوند متعال به مقتضای ربوبیت خود، برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایسته خویش یک سلسله عبادات و وظایف اخلاقی معین فرموده است تا آدمی در سایه عمل به آن عبادات و به کار بستن وظایف به کمالی که برای آن آفریده شده است. ، برسد و بهره خود را از نعمات خداوندی به دست آورد؛ زیرا تا هنگامی که بشر گرفتار رذایل اخلاقی است و کردارهای زشت و ناروا گریبانگیر اوست، نیروهای معنوی و قوای روحانی او همچنان در مرحله استعداد باقی مانده و پا به عرصه فعلیت نخواهد گذاشت و تا چنین نشود و استعدادها ظهور نکند، به دلیل عدم سنخیت با عالم معنا درک آن لذایذ و نعمتها برای او امکانپذیر نخواهد بود.
ماه مبارک رمضان، فرصت مغتنمی فرا راه انسان قرار میدهد تا مجموعهای از عبادات را به عنوان تکلیف انسانی بجا آورده و در پرتو صفای باطن، نورانیت زمین را نیز فزونی بخشد. خاکیان در این ایام و لیالی متبرکه که فاصله زمین به حداقل میرسد، آن چنان بال و پر میگیرند که برتر از ملائک، حضور گرم ذات اقدس پروردگار را نیز حس میکنند. همه این دستاوردها را باید مدیون " روزه " و " امساک " دانست که مهمترین عبادات ماه رمضان است. روزه، ابعاد گوناگونی دارد و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان میگذارد. ازاینرو، در این نوشتار مختصر برآنیم تا گوشههایی از آثار و برکات عظیم این فریضه الهی را بیان نماییم.
مفهوم روزه
واژه " صوم " ، یعنی روزه در لغت به معنای خودداری از عمل است برای مثال، صوم از خوردن و نوشیدن و. . . به همین سبب واژه " صمت " یا سکوت نیز صوم میگویند؛ زیرا آن هم خودداری از سخن گفتن است و نیز گفتهاند هر چیزی که از حرکت باز ماند، آن را صوم میگویند و " صامت الریح " به معنای بازماندن باد از حرکت است. بنابراین، اهل صوم در لغت به معنای امساک، پرهیز و خودداری است. (1)
البته چه بسا در معنای آن این قید را اضافه کرده باشند که به معنای خودداری از کارهای مخصوصی است که دل آدمی مشتاق آن باشد و اشتهای آن را داشته باشد. (2)
اما صوم (روزه) در فرهنگ و شریعت دینی عبارت از خودداری و پرهیز از چیزهایی خاص در زمان معین است.
روزه در قرآن
در قرآنکریم و روایات تعبیرات متعدد از روزه شده، گاهی به عنوان " صبر " به آن سفارش شده است؛ چنان که میفرماید : " یا ایها الذین آمنوا، استعینوا بالصبر و الصلوه. . . ؛ (3) ای کسانی که ایمان آوردهاید! از صبر (روزه) و نماز استمداد نمایید. و زمانی به " سیاحت " چنان که در حالات متقین میفرماید : " سیاحت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان. " (4)
و اغلب از آن به " صوم " و " صیام " تعبیر شده، چنان که درباره اصل مشروعیت روزه میفرماید :
" یا ایها الذین آمنوا، کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون " (5) ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما واجب شده همان طور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود، شاید با تقوا شوید.
در این آیه شریفه خداوند مهربان چون بندهاش را به روزهداری که همراه با مشقتهاست تکلیف نمود، در چند مورد نسبت به بنده روزهدار تلطف مینماید :
1ـ بنده خویش را به شرف و مدحت " یا ایها الذین آمنوا " ندا کرد، یعنی به ایمان و گرویدن به خویش؛ اینگونه خطاب " ای کسانی که ایمان آوردهاید " به منظور توجه دادن مردم به صفت ایمانشان است، و گرنه میفرمود : " ای مردم " ، ولی خواست بفهماند با توجه به این که دارای ایمانید باید هر حکمی را که از ناحیه پروردگارتان میآید بپذیرید، هر چند که بر خلاف مشتهیات، و ناسازگار با عادات شما باشد.
2ـ " کُتِبَ " را به لفظ مجهول ذکر کرد، گر چه او نوشت و واجب نمود، اما چون روزه با رنج و مشقت همراه است به خود نسبت نداد، ولی آنجا که رحمت است به خود حواله میدهد، مانند، " قل الله کتب علی نفسه الرحمه " (6) بگو از آن خدا است نوشت بر خویشتن رحمت را، آنچه شاق بود به خود حواله نکرد، ولی آنچه که بنده از آن متأذی است و نقص و معصیت است به خدا نسبت میدهد، شرمت باد ای انسان که آنچه بد آیند توست و عاملش تو هستی با این وجود آن را به خدا نسبت میدهی، نظیر این که گفته شود : خدایا! تو فقیرم کردی، تو بیمارم نمودی و. . . .
3ـ فرمود : " کما کتب علی الذین من قبلکم " یعنی این روزه فقط بر شما مسلمانان (امت پیامبر اسلام) نهاده نشده، بلکه بر پیشینیان : امتهای گذشته و قبل از ظهور اسلام، امتهای انبیاء قبل، چون امت موسی و عیسی و غیر ایشان نیز واجب بوده است.
4ـ " لعلکم تتقون " که فایده آن به تو برمیگردد و شما را به زینت تقوا مفتخر میسازد.
تاریخچه روزه
آنچه در تاریخ آمده نشان دهنده این است که روزه فقط بر امت اسلام واجب نشده است، بلکه قبل از اسلام نیز بر امم گذشته واجب بوده است، ولی تفاوت آن در نحوه انجام و زمان آن بوده است. در تفسیر " فخر رازی " درباره چگونگی روزه گرفتن در گذشته چنین آمده است :
" خداوند ماه رمضان را بر یهود فرض کرد، ولی یهود روزه این ماه را ترک کردند و به گرفتن یک روز اکتفا نمودند و شاید آن همان روز غرق شدن فرعون بوده است. " (7)
درباره کیفیت روزه نصارا آمده است : اول ماه رمضان را روزه میگرفتند و چون با فصل گرما مواجه شدند آن فصل روزه را تغییر دادند و به ماههای شمسی انتقال دادند، که ثابت باشد و با تابستان مواجه نگردد. برای این تغییر، ده روز به آن افزودند. و آنگاه، سلطانی آمد و برای مشکلی، هفت روز روزه نذر نمود و مردم نصارا آن هفت روز را به روزه مربوطه اضافه نمودند و پادشاه دیگری سه روز به آن افزود که در مجموع روزه نصارا پنجاه روز شد. (8)
به حضرت یعقوب نیز چنین وحی شد : " خداوند تو را خاضع و روزهگیر کرد، طعامی از بهشت به تو داد که نه تو آن را میدانستی و نه پدرانت، تا تو را بیاموزد که انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر کلمهای که از طرف خداوند صادر شود، انسان زنده میشود. " (9)