شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور اي دل غمديده حالت به شود دل بد مکن وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخور گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن چتر گل در سر کشي اي مرغ خوشخوان غم مخور دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت دايما يک سان نباشد حال دوران غم مخور هان مشو نوميد چون واقف نه‌اي از سر غيب باشد اندر پرده بازي‌هاي پنهان غم مخور
اي دل ار سيل فنا بنياد هستي برکند چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور در بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدم سرزنش‌ها گر کند خار مغيلان غم مخور گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيد هيچ راهي نيست کان را نيست پايان غم مخور حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب جمله مي‌داند خداي حال گردان غم مخور حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌هاي تار تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
http://parsiyar.ir/golvaje77/Feeds/8441113/
نداي دريا
رتبه 0
0 برگزیده
2784 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top