سلام
میخوام مطالبی در باره جن شیطان ابلیس بخت گشایی بستن بخت ... بنویسم منتظر نظرات شما دوستان هستم
استخارهای که در روایات اسلامی آمده همان طلب خیرکردن از خداست، یعنی هرکاری را که میخواهیم شروع کنیم اول از خدا بخواهیم، که خدایا! خیر مرا در این کار قرار بده! خدایا مرا در این کار راهنمائی کن! خدایا عاقبت این کار را ختم به خیر کن! این طلب خیر کردن و استخاره کردن است.
به گزارش ایسنا، در مورد استخاره روایات متعددی در کلام بزرگان دین وارد شده است از جمله در روایتی از امام صادق(ع)حکایت شده است که: " اگر کسی بدون استخاره وارد کاری شود و مورد ابتلاء و امتحان و در معرض مشکلات قرار بگیرد پاداش به او داده نمیشود1". یا در روایت دیگری حکایت شده: «از شقاوت و بدبختی است که کسی عملی انجام دهد و استخاره از خدا نکند.»
دانسته یا ندانسه خواهم گفت که در هیاهوی شهر ها و روستاها آشفته بازاری بوجود آمده که نام آن را انتخاب خواهم گذاشت هر کسی با هر تفکر و دیدگاهی پای در میدنی نهاده است که آن را انتخابات می گویند .
می گویند در شهری آقای محترم یا خانم محترمه ای برای تایید صلاحیتش 000/000/5000ریال پرداخت نموده است {راست ودروغ به گردن راوی} و 000/000/000/25ریال هم برای تبلیغات هزینه نموده است {یعنی برای تبلیغات کنار گذاشته است } سر انگشتی که حساب می کنی مبلغ 000/000/000/30ریال برای شهر 70 هزار نفری هزینه یک کاندیدا است و در مقابل کاندیداهای دیگر با مبالغ چند ده میلیون تومان و یا هر کس به اندازه گلیمش پای به عرصه رقابت گذاشته اند
براستی 4سال هر سال 12 ماه یعنی 48 ماه خدمت صادقانه و اگر هر ماهی 000/000/20ریال هم این آقا یا خانم حقوق دریافت کند
چند درصد هزینه اش جبران می شود ؟
الباقی هزینه چگونه جبران می شود ؟
سود بانکی 000/000/000/30ریال در ماه چقدر می شود ؟
سودبازاری 000/000/000/30ریال در ماه چقدر می شود ؟
باز هم عرض می شد این نقل قول است راست ودروغ بر گردن راوی
نام:موسى بن جعفر.
کنیه: ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضى، ابوعلى و ابواسماعیل.
القاب: کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح.
نکته: آن حضرت در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است.
منصب: معصوم نهم و امام هفتم شیعیان.
تاریخ ولادت:هفتم ماه صفر سال 128 هجرى. برخى نیز سال 129 را ذکر کردند.
محل تولد: ابواء (منطقهاى در میان مکه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: امام جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابىطالب علیهم السلام.
نام مادر:حمیده مصفّاة. نامهاى دیگرى نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز براى او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیرى مسائل و احکام دینى به ایشان ارجاع مىداد. و دربارهاش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چرکى؛ مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتى که از خداى متعال براى من و حجت پس از من است.»
مدت امامت:از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال. آن حضرت در سن بیست سالگى به امامت رسید.
امام هفتم شیعیان موسی و لقب آن حضرت کاظم(ع) کنیه آن امام ابوالحسن و ابوابراهیم است. شیعیان و دوستداران لقب بابالحوائج به آن حضرت دادهاند. تولد امام موسی کاظم(ع) روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال 128 هجری در ابواء اتفاق افتاد. دوران امامت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر (ع) مقارن بود با سالهای آخر خلافت منصور عباسی و در دوره خلافت هادی و سیزده سال از دوران خلافت هارون که سختترین دوران عمر آن حضرت به شمار است.
امام موسی کاظم(ع) از حدود 21 سالگی بر اثر وصیت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسید و زمان امامت آن حضرت سیوپنج سال و اندکی بود و مدت امامت آن حضرت از همه ائمه بیشتر بوده است، البته غیر از حضرت ولیعصر(عج)
حضرت کاظم(ع) دارای قامتی معتدل بود. صورتش نورانی و گندمگون و رنگ مویش سیاه و انبوه بود. بدن شریفش از زیادی عبادت ضعیف شد، ولی همچنان روحی قوی و قلبی تابناک داشت. امام کاظم به تصدیق همه مورخان به زهد و عبادت بسیار معروف بوده است. موسی بن جعفر از عبادت و سختکوشی به عبد صالح معروف و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بود. امام بسیار خشنپوش و روستایی لباس بود و این خود نشان دیگری است از بلندی روح و صفای باطن و بیاعتنایی آن امام به زرق و برقهای گولزننده دنیا.
1- آدم مست باشه ، اما پست نباشه ! آدم سر کار باشه ، اما سربار نباشه ! آدم بیکار باشه ، اما بی عار نباشه !آدم بی کس باشه ، اما ناکس نباشه !آدم بی صفا باشه ، اما بی وفا نباشه !آدم دلتنگ باشه ، اما دل سنگ نباشه ! خلاصه کنم . . . مرد نباشه ، اما نامرد هم نباشه
2- آب شکستنی نیست ، کسی نمی تواند بگوید آبی را شکستم یا خورد کردم. اما همین آب وقتی دور از تابش آفتاب قرار میگیرد ، سرد و افسرده شده ، یخ زده و منجمد می شود..اینجاست که شکستنی می شود.. مؤمن به آب می ماند و نور ولایت خداوندی به تابش آفتاب.. یعنی : مؤمن تحت ولایت خداوند شکستنی نیست...
3- به شیطان گفتم لعنت بر شیطان.... ....لبخند زد .... ..پرسیدم:چرا میخندی؟ ..پاسخ داد: از حماقت تو خنده ام می گیرد .پرسیدم:مگر چه کرده ام ..پاسخ داد: مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام ..با تعجب پرسیدم:پس چرا زمین می خورم؟ ...جواب داد: نفس تو مانند اسبی است که هنوز آن را رام نکرده ای نفس تو وحشی است،تو را زمین می زند ... پرسیدم:پس تو چکاره ای ...جواب داد: هر وقت سواری آموختی، برای رم کردن اسب تو خواهم آمد فعلا برو..... """سواری بیاموز
4- به فکر نمازت باش، مثل شارژ موبایلت... با صدای اذان بلند شو، مثل صدای زنگ موبایلت... از انگشتانت برای ذکر استفاده کن، مثل صفحه کلید موبایلت... قرآن را همیشه بخوان، مثل پیامک های موبایلت...